بازی

چه اتفاقی برای عصر طلایی اقتباس‌های سینمایی از کتاب های نوجوانان افتاد؟

چه اتفاقی برای عصر طلایی اقتباس‌های سینمایی از کتاب های نوجوانان افتاد؟

با شروع قرن بیست و یکم، زیرژانر جدیدی بر سینماها تسلط پیدا کرد، اقتباس‌ از کتاب های نوجوانان (یا رمان‌های YA) تبدیل به ماشین پولسازی برای استودیوها شده بود. هری پاتر و سنگ جادو (Harry Potter And The Sorcerer’s Stone) به شروع این روند کمک کرد و ۱۵ سال بعد شاهد اقتباس‌های متعدد و مداوم از دیگر آثار ادبی از این زیرژانر بودیم.

با این حال، امروزه دیگر این فیلم‌ها را در سینماها نمی‌بینیم، انگار که به کلی حذف شده‌اند (جز در سرویس‌های استریم). اگر چند سال پیش کسی همچین چیزی را پیشبینی می‌کرد تقریباً غیرممکن به نظر می‌رسید. چیزی که در سال ۲۰۰۹ باورنکردنی به نظر می‌رسید حالا به حقیقت تبدیل شده است. چه اتفاقی افتاد؟ چه چیزی باعث شد تا عصر طلایی اقتباس‌ها از کتاب های نوجوانان به فصل‌های پایانی خود برسد.

پیشگامان این ژانر

کتاب های نوجوانان
دنیل ردکلیف، اما واتسون و روپرت گرینت در فیلم سینمایی هری پاتر و یادگاران مرگ – قسمت اول

اقتباس‌ها از رمان‌های نوجوانان در ابتدا توانایی تحسین‌برانگیزی در تکامل و رام کردن تماشاگران بالقوه بدبین را داشت. زمانی که پسری که زنده ماند (هری پاتر) به ستاره سینما تبدیل شد، سینماها پر از ماجراهای فانتزی درباره قهرمانان مرد سفیدپوست نوجوان شده بود که درگیر ماجراهای بزرگی می‌شدند. درست زمانی که امثال فیلم The Seeker: The Dark is Rising این ژانر را کلیشه‌ای می‌کردند، گرگ و میش (Twilight) از راه رسید تا یک الگوی جدید برای اقتباس از کتاب های نوجوانان ارائه دهد.

به طور مشابه، فیلم‌هایی مانند میزبان (The Host) و موجودات زیبا (Beautiful Creatures) تلاش کردند تا موفقیت گرگ و میش را تقلید کنند، درست زمانی که بازی‌های گرسنگی (The Hunger Games) وارد دنیای این اقتباس‌ها شد. پس ماجراهای دیستوپیایی به قالب جدیدی برای این فیلم‌ها تبدیل شد و پس از آن هم The Fault in Our Stars از راه رسید و این گونه این ژانر از فیلم‌ها به داستان‌های راجع به نوجوانان بیمار که عاشق می‌شوند بدل شد.

این زیرژانر آنقدر فراگیر بود که همیشه در حال تکامل بود، همیشه یک موفقیت بزرگ و جدید در کمین بود تا هنجار تازه‌ای را در این ژانر پدید بیاورد و بقیه آن را برای مدتی دنبال کنند. البته ناگفته نماند (حتماً هم خودتان دیده‌اید) که بسیاری از صحنه‌ها در فیلم‌های هری پاتر و گرگ و میش مسخره شده‌اند و امروز هم شاهد میم‌های زیادی از آن‌ها هستیم. اما با وجود اقتباس‌های رگباری از کتاب های نوجوانان باز هم اینطور نبود که تماشاگران با دیدن پوستری از این فیلم‌ها حالشان بهم بخورد.

متأسفانه، پس از The Fault in Our Stars، ناگهان دیگر الگوی تازه‌ای در این زیرژانر به وجود نیامد که فیلمسازان بتوانند از آن به عنوان مدلی جدید استفاده کنند، بتوانند از آن تقلید کنند یا از ویژگی‌هایش کمک بگیرند تا اثر احساس کهنگی به بیننده ندهد.

افول تدریجی

کتاب های نوجوانان
انسل الگورت و شیلین وودلی در فیلم سینمایی The Fault in Our Stars.

تا سال ۲۰۱۹، پنج سال پس از اکران The Fault in Our Stars، داستان‌های عاشقانه نوجوانان محکوم به فنا (که رئال بودند و نه فانتزی) مثل عناوینی مانند Five Feet Apart یا The Sun Is also a Star هنوز هم از TFIOS الگو می‌گرفتند. در مقایسه، فیلم بازی‌های گرسنگی تنها سه سال پس از اکران گرگ و میش در سینماها ظاهر شود و قد علم کرد تا اقتباسی تازه و نو در این زیرژانر باشد.

با از بین رفتن نوآوری، مشکل جدیدی به وجود آمد که شروع به نابودی این ژانر کرد: مشکلات باکس آفیس. حقیقت ندارد که بگوییم تمامی این اقتباس‌ها از نظر مالی خیلی عالی عمل می‌کردند، اما قبلاً، وقتی چیزی مانند The Mortal Instruments: The City of Bones (ساخته شده در قالب گرگ و میش) شکست می‌خورد، عنوان جدیدی مانند Divergent (ساخته شده در قالب The Hunger Games) خودی نشان می‌داد و خسارات را جبران می‌کرد. این ثابت می‌کرد که استفاده از رویکردهای جدید در اقتباس از کتاب های نوجوانان به موفقیت منتهی می‌شود و هنوز امکانش بود که این فیلم‌ها اکران‌های موفقی داشته باشند.

از آنجایی که حالا استودیوها رویکردهای جدیدی را برای این نوع اقتباس‌ها به کار نمی‌گیرند، این آثار کم رنگ شده‌اند، توانایی کمتری برای تبدیل شدن به قدرت‌های بزرگ در باکس آفیس دارند و طبیعی است که حالا اهمیت کمتری برای استودیوهای سینمایی دارند.

البته، کل این تغییر را می‌توان در یک موضوع مهم جستجو کرد: کوچک شدن چشم‌انداز سینمای آمریکا. در دهه گذشته، تعداد مکان‌هایی که برای تامین مالی و توزیع فیلم‌ها باید به آن‌ها رجوع کرد، کاهش یافته‌ است. هم سینماگران و هم سینمادوستان، نسبت به هر زمان دیگری، از نظر اینکه چه کسی می‌تواند فیلم بسازد، انتخاب‌های کمتری دارند. نه تنها استودیوها فیلم‌های کمتری می‌سازند، بلکه بسیاری از استودیوها در دهه گذشته ورشکسته شدند و دیگر وجود خارجی ندارند.

این شامل چندین استودیو است که به تولید اقتباس‌ها از کتاب های نوجوانان متعهد بودند. Summit Entertainment ریسک کرد و رمان‌های گرگ و میش را اقتباس کرد اما در آغاز سال ۲۰۱۲ تبدیل به جزئی از کمپانی Lionsgate شد. وحشتناک‌تر از اتفاقی که برای Summit Entertainment افتاد وضعیت فاکس قرن بیستم و بخش فاکس ۲۰۰۰ آن بود که فیلم The Fault in Our Stars و همچنین سایر اقتباس‌ها از کتاب های نوجوانان مانند Love, Simon و The Hate U Give را ساخته بود.

با توجه به اینکه این استودیوها یا تغییر شکل داده‌اند و یا به طور کلی از صفحه روزگار پاک شده‌اند، فرصت‌های کمتری برای ساخت اقتباس‌های جدید از رمان‌های نوجوانان وجود دارد. وقتی استودیوها دیگر حتی متعهد به ساخت این ژانر نیستند، چگونه این زیرژانر می‌تواند در دنیای سینما به نوآوری دست پیدا کند؟

سرویس‌های استریم، ناجیان این زیرژانر

فیلم تقدیم به همه پسرانی که عاشقشان بودم
لانا کاندر و نوحا سنتینو در فیلم سینمایی تقدیم به همه پسرانی که عاشقشان بودم.

البته، کسانی هم هستند که با آغوش باز ساختن این فیلم‌ها را برعهده می‌گیرند: سرویس‌های استریم. نتفلیکس یکی از اولین موفقیت‌هایش در تولید فیلم‌های اورجینال را در سال ۲۰۱۸ با فیلم تقدیم به همه پسرانی که عاشقشان بودم (To All the Boys I’ve Loved Before) به دست آورد. در حالی که این شرکت تلاش کرده است تا بلاک‌باسترهای اکشن پرهزینه مانند Bright و 6 Underground را به فرنچایزهای موفق تبدیل کند، این اقتباسش به راحتی یک سه گانه‌ای کامل ایجاد کرد!

از آن زمان، نتفلیکس آثاری مانند All the Bright Places و The School of Good and Evil را روی پلتفرم خودش منتشر کرده است. در همین حال، سرویس Prime Video آمازون با پروژه‌هایی مانند Chemical Hearts (با نقش آفرینی لیلی راینهارت) در این زیرژانر خودی نشان داد و سرویس استریم Paramount+ نیز در پاییز ۲۰۲۲ فیلم On the Come Up را ارائه خواهد کرد.

در حالی که استودیوهای فیلم‌های سینمایی محتاط هستند و خساست می‌ورزند، پخش کننده‌های سرویس‌های استریم فقط به «محتوا» نیاز دارند تا گنجینه‌های آثار خود را پر کنند. به همین دلیل، آن‌ها از ژانرهایی که استودیوهای سینمایی کنار گذاشته‌اند، از جمله اقتباس‌ها از کتاب های نوجوانان با آغوشی باز استقبال می‌‌کنند.

علاه بر این، این تصور گسترده که نوجوانان کاربران اصلی سرویس‌های استریم هستند، این آثار را به پروژه‌هایی ایده‌آل برای این شرکت‌ها تبدیل می‌کند. در گذشته بسیاری از فیلم‌های که مخاطب اصلیشان نوجوانان بودند اغلب از طریق شبکه خانگی مخاطبانشان را پیدا می‌کردند. اما حالا با پخش شدن اقتباس‌ها از کتاب های نوجوانان در سرویس‌های استریم، واسطه‌ها از بین می‌روند و اثر مورد نظر مستقیماً در اختیار مخاطب قرار می‌گیرد.

بازیگرانی که دیگر به آن دوران برنمی‌گردند

فیلم گرگ و میش
رابرت پتینسون و کریستن استوارت در فیلم سینمایی گرگ و میش.

دلیلی دیگر در افول تولید اقتباس‌ها از این رمان‌ها را می‌توانیم به این موضوع ربط بدهیم که بازیگران دیگر از این فیلم‌ها برای شناخته شدن بین مخاطبین استفاده نمی‌کنند. اکنون، شاهد ظهور ستارگانی هستیم که از طریق حضور در این اقتباس‌ها موفقیت‌های بسیار خوبی کسب کرده‌اند و دیگر فقط با نقش‌های هری پاتر، ادوارد کالن و غیره شناخته نمی‌شوند.

اما پیدا کردن چنین تعادلی بلافاصله اتفاق نیفتاد. رابرت پتینسون (Robert Pattinson) تا مدت‌ها تنها به این دلیل که به عنوان یک خون‌آشام زیر نور خورشید می‌درخشید، نادیده گرفته می‌شد و سال‌های زیادی را صرف اثبات خود به عنوان یک هنرپیشه جدی کرد. در همین حال، شیلین وودلی (Shailene Woodley) گرفتار تعهدات خود به سه گانه Divergent شد، و نتوانست از موفقیت‌های به وجود آمده پس از بازی در The Fault in Our Stars استفاده کند.

همه این تجربیات هشداری برای بازیگران جوان امروزی است که ممکن است باعث شود آن‌ها در مواجه با این فیلم‌ها کمی محتاطانه‌تر عمل کنند. در عوض، امثال آستین باتلر (Austin Butler) به جای هر فیلمی که معادل امروزی گرگ و میش است، در اثری موزیکال و زندگی‌نامه‌ای مانند الویس (Elvis) به ایفای نقش می‌پردازد.

در همین حال، تیموتی شالامه (Timothee Chalamet)، پیش از بازی در حماسه بزرگی مانند Dune، با فیلم‌های مستقل و درام‌های جدی شروع به کار کرد. علاوه بر این، امروزه اگر بازیگران بخواهند در چندین فیلم حضور پیدا کنند و همچین تعهدی بدهند، معمولاً فیلم‌های ابرقهرمانی را انتخاب می‌کنند که فعلاً در گیشه‌ها موفقیت چشم گیری دارند.

برگشتی در راه است

فیلم بازی‌های گرسنگی
جنیفر لارنس در فیلم بازی‌های گرسنگی

به مرور زمان دنیای سینما برای اقتباس‌ از کتاب‌های نوجوانان تنگ و تنگ‌تر شد. بسیاری از این عوامل (مهم‌ترین آن کم‌تر شدن فرصت‌ها در هالیوود) بسیار فراتر از درک یا کنترل این ژانر بود. در نتیجه، ژانری فرعی که زمانی بر سینماها تسلط داشت و الهام بخش‌تر از محصولات برنامه سیمپسون در اوایل دهه ۹۰ میلادی بود، اکنون به شدت کم رنگ شده است.

حضور رو به کاهش این فیلم‌ها یادآور کار همیشگی هالیوود است: کنار گذاشتن زیرژانرهایی که بین زنان پرطرفدار هستند. درست مانند هر ژانر دیگری از سینما که طرفدارانش پسران نوجوان نیستند، اقتباس‌ها از کتاب های نوجوانان نیز باید بجنگند تا جدی گرفته شوند.

با این حال، می‌توان این نوید را به طرفداران این ژانر داد که در هالیوود به ندرت ژانرها برای همیشه از بین می‌روند. ژانر موزیکال و وسترن زمانی مرده و نابود شده تصور می‌شدند، اما در قرن بیست و یکم احیا شدند. به‌علاوه، تنها چند سال با نوستالژی سازی فیلم‌هایی مثل بازی‌های گرسنگی و گرگ و میش فاصله داریم.

ما بدون شک شاهد دنباله‌های زیادی از این فیلم‌ها خواهیم بود (حتی فراتر از پیش درآمد بازی‌های گرسنگی که در سال ۲۰۲۳ ساخته می‌شود)، اما شاید توجه بیشتر به این عناوین بتواند این اقتباس‌ها را به پرده سینماها بازگرداند. این اولین باری نیست که این زیرژانر با قدرت و برخلاف انتظارات گیشه را تحت سلطه خودش درآورده باشد.

مجله خبری lastech

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا