بازگشت به زندگی؛ دانشمندان در تلاش برای درمان مرگ با تکنیکهای انقلابی

بازگشت به زندگی؛ دانشمندان در تلاش برای درمان مرگ با تکنیکهای انقلابی
گرچه برخی یافتههای پرنیا را زیر سوال میبرند، مطالعه او نشان میدهد در نقطهی مرگ اتفاقی درحال رخ دادن است. پرنیا میگوید: «بدون فکر کردن به ماهیت آگاهی نمیتوانید درباره مغز درحال مرگ صحبت کنید و این فقط مغز درحال مرگ نیست که درک ما از زندگی، مرگ و آگاهی را به چالش میکشد. خود مغز مرده نیز سوالاتی ایجاد میکند.»
بهینهسازی پرفیوژن
دلایل خوبی برای باور این موضوع وجود دارد که مغز بدون اکسیژن نمیتواند بیش از ده دقیقه زنده بماند: تلاش برای احیای فرد پس از این بازه زمانی خاص بهندرت موفقیتآمیز است و کسانی که زنده میمانند، غالبا دچار مشکلات شناختی میشوند. بااینحال، اگرچه محرومیت از اکسیژن باعث مرگ سلولی میشود، آسیبی که به دنبال دارد، کمتر به مغزی مربوط میشود که اکسیژن دریافت نمیکند و بیشتر به آنچه هنگام احیای آن رخ میدهد، مربوط میشود.
وقتی خون غنی از اکسیژن بهطور ناگهانی به سراسر بدن و مغزی که ایست خون یا فقدان اکسیژن را تجربه کرده است، جریان مییابد، این ورود مجدد و ناگهانی خون موجب آسیبهایی میشود که به «آسیبهای خونرسانی مجدد» معروف است. فردهلم بایرسدورف از دانشگاه فرایبورگ این شرایط را به پای شکسته تشبیه میکند و میگوید: «اگر پایم بشکند و کسی به من کمک کند که بایستم، به من گفته نمیشود فورا راه بروم، زیرا پایم به درمان نیاز دارد. در مورد اندامهای ما هم همینطور است. وقتی آنها بدون اکسیژن میمانند، آسیب میبینند. نمیتوانید فقط خون را پمپاژ کنید و انتظار داشته باشید آنها مانند قبل عمل کنند. آنها ابتدا باید درمان شوند.»
ورسلیا و همکارانش برای جلوگیری از آسیبهای ناشی از خونرسانی مجدد در مغز خوک ترکیبی از داروها را تولید کردند که مسیرهایی را هدف قرار میدهد که معمولا موجب آسیب پس از ایسکمی میشود. این ترکیب شامل مولکولهایی که pH سلول را متعادل میسازند، داروهایی که از پاسخ مفرط سیستم ایمنی جلوگیری میکنند و همچنین آنتیبیوتیکها است. آنها دستگاهی شبیه دستگاه دیالیز را تغییر دادهاند که برای زنده نگه داشتن سایر اعضای بدن در خارج از بدن طراحی شده بود.
دستگاه گروه ورسلیا که BrainEx نام دارد، میتواند ترکیب دارویی را به صورت ضربانی ازطریق شبکه شریانی مغز با فشاری مناسب نفوذ به سلولها، پمپاژ کرده و مواد زائد را نیز پاکسازی کند. این دستگاه کارآمد بوده است. چهار ساعت پس از جدا شدن سرها، مغزها به BrainEx متصل شدند و احیا شدند، گرچه به نقطه هشیاری نرسیدند.
ورسلیا و همکارانش در مقالهای که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، یادآور شدند که هیچ فعالیت مغزی مرتبط با ادراک مشاهده نکردند. در واقع، آنها با پایان دادن آزمایش پس از شش ساعت و افزودن داروهای آرامبخشی که فعالیت الکتریکی را مهار میکردند به ترکیب مورد آزمایش، اطمینان حاصل کردند چنین اتفاقی رخ ندهد.
تکرار آزمایش روی مغزهای اهدایی انسان به سطح اطمینان بالاتری نیاز دارد: اگر شواهدی مبنی بر وجود عملکردهای مغزی شبیه هشیاری وجود داشته باشد، این سوال مطرح خواهد شد که آیا درحال انجام آزمایش روی فرد زنده هستند و اگر چنین است، چه حقوقی باید برای او در نظر گرفته شود؟ گریلی میگوید: «این موضوع ازنظر اخلاقی، قانونی و علمی بسیار پیچیده است.»
مدل مغز برای آزمایش داروهای آلزایمر و موارد دیگر
ورسلیا و همکارانش با دقت بسیار زیاد پیش میروند و اشاره کردهاند که گروهی گستردهای از متخصصان اخلاق زیستی، حقوقی و پزشکی به آنها مشاوره میدهند. ورسیلا میگوید: «مجبور بودیم روشهای جدیدی توسعه دهیم تا مطمئن شویم هیچگونه فعالیت الکتریکی سازمانیافتهی مرتبط با آگاهی رخ ندهد.»
درحالحاضر پژوهشگران از فناوری احیای خون برای بازگرداندن هوشیاری به مغز انسان مرده استفاده نمیکنند. درعوض، ورسیلا و تیمش مغز را تا ۲۴ ساعت ازنظر سلولی فعال نگه میدارند تا درمانهایی برای بیماریهایی نظیر آلزایمر و پارکینسون را آزمایش کنند.
ورسلیا میگوید ساخت دارو برای بیماریهای عصبی دشوار است زیر روشهای کنونی برای آزمایش آنها کافی نیستند. او میگوید: «به همین دلیل این حوزه از علم پر از ناشناختهها است. ما حتی در خیلی از موارد نمیدانیم که آیا دارویی میتواند وارد مغز شود. اکنون میتوانیم به این موضوع بپردازیم. این پژوهشها پیامدهای چشمگیری برای انسانها خواهند داشت.»