جنگ پیچیده و میلیارد دلاری تراشهای آمریکا و چین؛ بازندهی نهایی کیست؟
جنگ پیچیده و میلیارد دلاری تراشهای آمریکا و چین؛ بازندهی نهایی کیست؟
البته اگر در مقیاسی بلندمدت به داستان جنگ تراشهها نگاه کنیم، ایالات متحده در ادامهی قطع دسترسی چین به سختافزارها و منابع تکنولوژیکی پیشرفته، بهشدت بر توسعهی یک زنجیرهی تأمین مستقل که بر پایهی ایجاد دهها هزار شغل جدید در حوزهی نیمههادیها در داخل کشور استوار باشد، تمرکز کرده است. از دیدگاه مردم آمریکا، اگر این تقابلات به درگیری نظامی منتهی نشود، میتواند میراث بزرگی از اشتغال برای نسل بعدی بر جای گذارد.
تحریمهای دولت آمریکا، دوستان بلوک غرب را نیز تحت تاثیر قرار میدهد
کشورهای دیگر نیز از این وضعیت تاثیر میپذیرند. ازجمله تایوان که تحت فشار ایالات متحده، از فروش تراشههای TSMC به شرکتهای چینی مانند هواوی منع شده است یا هلند، میزبان شرکت ASML که اجازهی ارسال دستگاههای EUV برای تولید تراشه پیشرفته به چین را ندارد. علاوهبراین، طبق بررسی تحلیلگران مؤسسهی رتبهبندی فیچ، چین ۴۰ درصد از تراشههای حافظه سامسونگ و تا ۵۰ درصد از تراشههای هاینیکس را تولید میکند و ممکن است پس از محدودیتهای اخیر صادرات، غولهای تراشهسازی کرهی جنوبی را با کمبود تأمین تراشهها تنها بگذارد.
این موضوع برای تایوان تبعات شدیدتری دارد. بنابر گزارش اخیر مجلهی نیویورکتایمز، این کشور بیش از ۹۰ درصد از پیشرفتهترین ریزتراشههای دنیا را تولید میکند که در صورت تشدید جنگ تراشهها، ممکن است خطر درگیری نظامی را به همراه داشته باشد. جنگ تراشهها تایوان را در موقعیت متزلزلی در صحنهی ژئوپولیتیک قرار داده است.
جنگ تراشهها مسئلهای است که بر جامعهی جهانی تأثیر میگذارد، نه فقط بر دو کشور ایالات متحده و چین
اگر تنشها همچنان افزایش یابند، جنگ تراشه ممکن است به صنایع دیگری نیز گسترش یابد، از جمله فناوری خودروهای الکتریکی که چین در آن برتری قابلتوجهی دارد. در این شرایط، ضروری است که هر دو کشور پیش از اعمال محدودیتهای جدید، پیامدهای گستردهتر این تصمیمات را بر آینده فناوریهای پیشرفتهی خود در نظر بگیرند.
در بلندمدت، احتمال دستیابی به توافق میان ایالات متحده و چین در حوزهی نیمههادیها وجود دارد. اما در کوتاهمدت و میانمدت، با اعمال محدودیتهای بیشتر از سوی هر دو طرف، اثرات منفی بر زنجیرههای تأمین جهانی اجتنابناپذیر خواهد بود. این وضعیت ممکن است تا زمان رسیدن به توافقی پایدار و متوازن برای هر دو کشور، ادامه یابد.
سناریوهای محتمل
سناریوی اول با احتمال کم: عقبنشینی آمریکا
غرب از تحریمها عقبنشینی میکند: تحریمها و محدودیتهای صادراتی غرب نهتنها چالشهای قابلتوجهی برای چین ایجاد کردهاند، بلکه پیامدهای اقتصادی مهمی برای شرکتهای غربی نیز به دنبال داشتهاند. با توجه به اینکه بازار چین ۴۰ درصد از تقاضای جهانی تراشهها را به خود اختصاص میدهد، هرگونه ممنوعیت صادرات این فناوری به چین، بهطور اجتنابناپذیری بر زنجیره تأمین جهانی و اقتصاد بینالمللی اثر منفی خواهد گذاشت.
این محدودیتها بعید است چین را از مسیر دستیابی به خودکفایی در تولید تراشه و تحقق اهداف اقتصادی و ژئوپلیتیکیاش منصرف کنند. درواقع، فشارهای کنونی میتواند انگیزهی مضاعفی برای شرکتهای فناوری چینی ایجاد کند تا با تسریع در توسعه فناوریهای بومی، بهویژه در حوزههایی مانند هوش مصنوعی و نیمههادیها، به استقلال فناورانه بیشتری دست یابند. برای جلوگیری از این سناریو، غرب میتواند با بازنگری در سیاستهای تحریمی خود، رویکردی انعطافپذیرتر اتخاذ و سیاستهای پکن را در این حوزه تعدیل کند.
سناریوی دوم با احتمال متوسط: جدایی کامل آمریکا و چین در تکنولوژی
تنشها به جدایی کامل ایالات متحده و چین منجر میشود: در سناریوی دوم، غرب به دنبال تشدید تحریمها برای مهار چین در حوزههای اقتصادی، فناوری و نظامی خواهد بود. این سیاست میتواند به جدایی کامل غرب از چین منجر شود و پایان دوران تجارت آزاد جهانی را رقم بزند.
پروژههای بازگشت تولید نیمهرسانا در ایالات متحده و اروپا برای افزایش ظرفیت تولید تراشه، نیازمند سرمایهگذاریهای کلان اولیه هستند. برآوردها نشان میدهد که هزینههای تولید تراشه در ایالات متحده بهدلیل عواملی مانند دستمزدهای بالا و زیرساختهای گرانتر، حدود ۵۰ درصد بیشتر از هزینههای تولید در تایوان است.
بااینحال، ممکن است تنها مسئله، زمان باشد تا چین به سطح فناوریهای ایالات متحده نزدیک شود. البته چین پیش از دستیابی به این هدف، با دور جدیدی از تحریمهای سختگیرانه آمریکا روبهرو خواهد شد. در حال حاضر، شرکت SMIC باوجود افزایش محدودیتهای صادراتی و قوانین جدید، موفق شده است قطعات یدکی و خدمات فنی موردنیاز برای ادامه تولید تراشههای ۷ نانومتری را تأمین کند و همچنین برنامههایی برای توسعه و تولید تراشههای ۵ نانومتری در دست دارد.
حامیان تحریمهای ایالات متحده امیدوارند که SMIC پیش از آنکه بتواند تراشههای پیشرفته تولید کند، موجودی و تأمین مواد اولیهی خود را تمام کند. با این وجود، همکاری هوآوی و SMIC برای تولید تراشهی پیشرفته ۵ نانومتری ASCEND 920 میتواند فاصلهی فناوری چین با تراشههای پیشرفتهی ۳ نانومتری و حتی ۲ نانومتری غرب را کاهش دهد.
سناریوی سوم با احتمال زیاد: ادامهی رقابتها و کشیده شدن به سایر عرصهها
رقابت فزاینده در زمینهی تولید تراشه: در حال حاضر، چین قادر به جایگزینی کامل تأمین تراشههای خود از تایوان نیست، زیرا این اقدام میتواند به اقتصاد ملی چین آسیب جدی وارد کرده و هزینههای رقابت ژئوپلیتیکی با ایالات متحده را بهشدت افزایش دهد. هرگونه اقدام نظامی علیه تایوان و اختلال در زنجیره تأمین تراشهها، پیامدهای اقتصادی و سیاسی سنگینی برای پکن به همراه خواهد داشت.
اگر ایالات متحده، اتحادیهی اروپا، ژاپن و سایر کشورهای بلوک غرب بخواهند از جدایی کامل جلوگیری کنند، لازم است میان امنیت اقتصادی خود و سیاستهای تجاری محدودکننده و محافظهکارانه که ممکن است به افزایش هزینههای تولید و محدود شدن نوآوری منجر شود، تعادل برقرار کنند.
در همین حال، سیاستهای تهاجمیتر پکن در راستای «فشار اقتصادی» برای دستیابی به خودکفایی و جدایی از غرب، بعید است که بسیاری از کشورهای دیگر را از پیوستن به تحریمها و اقدامات کنترل صادرات ایالات متحده بازدارد. این سیاستها احتمالاً اثر معکوس خواهند داشت و به افزایش تنشها در نبرد بینالمللی برای دستیابی به پیشرفتهترین تراشهها و نیمهرساناها دامن خواهند زد. در آینده، فناوری و امنیت ملی به طور فزایندهای در دنیای قطبیشده به یکدیگر گره خواهند خورد و این همپوشانی، چالشها و رقابتهای جدیدی را در عرصه جهانی رقم خواهد زد.
بازندهی نهایی کیست؟
همزمان با گسترش جنگ تراشه میان ایالات متحده و چین، پیامدهای این رقابت نه تنها در عرصه سیاست و امنیت ملی، بلکه بر زندگی روزمره مصرفکنندگان در سراسر جهان نیز آشکار میشود. محدودیتهای صادراتی آمریکا و پاسخهای متقابل چین، زنجیره تأمین جهانی نیمهرساناها را دچار دگرگونیهای اساسی کرده و دسترسی شرکتها و مصرفکنندگان به فناوریهای پیشرفته را دشوار و پرهزینه کرده است.
از یک سو، تشدید این رقابت استراتژیک باعث افزایش هزینه تولید محصولات الکترونیکی میشود، چرا که شرکتها به دلیل کمبود تراشه و پیچیدگیهای زنجیره تأمین، ناچار به تحمل هزینههای مضاعف هستند. این موضوع در نهایت منجر به افزایش قیمت برای مصرفکنندگان خواهد شد. از سوی دیگر، محدودیتهای موجود سرعت نوآوری و عرضهی محصولات جدید را کاهش داده و بازار فناوری را با چالشهایی مواجه میکند.
احتمالا در کوتاهمدت، شاهد افزایش قیمتها و کمبود قطعات باشیم
با وجود این، تلاشهای چین برای دستیابی به خودکفایی در تولید تراشه، در بلندمدت میتواند به ایجاد تنوع در زنجیرهی تأمین منجر شود؛ اما این فرآیند زمانبر است و در کوتاهمدت، محدودیتها همچنان بر دسترسی به تراشههای پیشرفته سایه خواهند انداخت.
در مجموع، این درگیری فراتر از یک رقابت فناورانه بوده و بازتابی از شکافهای عمیق ژئوپلیتیکی میان دو قدرت بزرگ اقتصادی است. این شکافها نهتنها اقتصاد جهانی را تحت تأثیر قرار میدهند، بلکه بر رفاه مصرفکنندگان در سراسر جهان نیز تأثیرگذارند. در چنین شرایطی، سیاستگذاران و فعالان صنعتی باید به دنبال راهحلهایی عملی و پایدار باشند تا بتوانند میان الزامات امنیت ملی و نیازهای اقتصادی و اجتماعی تعادل برقرار کنند.