فسیلهایی که دانشمندان در مورد آنها اشتباه میکردند
فسیلهایی که دانشمندان در مورد آنها اشتباه میکردند
یکی از بزرگترین لذتهای کودکان در دنیای امروزی، تصاویر مربوط به زندگی ماقبل تاریخ است. دایناسورها، پتروسورها، ماموتهای پشمالو و گربههای دندان خنجری فقط تعدادی از جانوران متعلق به دنیای شگفتانگیز و جذاب ماقبل تاریخ هستند.
زندگی ماقبل تاریخ و خصوصا دایناسورها از بیش از یک قرن پیش جایگاه ویژهای در فرهنگ عامه پیدا کرده است. نسلهای مختلفی از هنرمندان، تصویرگران، نویسندگان، موسیقیدانان و فیلمسازان با خلق آثار متنوع کودکان را سرگرم کرده و الهامبخش دیرینهشناسان آینده شدهاند.
گاهی اوقات، هنرمندانی که با موجودات پیشاتاریخی کار میکنند، خود را به تخیلات محض میسپارند و به دقت علمی نیازی ندارند. اما برخی دیگر هنگام به تصویر کشیدن زندگی ماقبل تاریخ به دنبال این هستند که حتی در چارچوب آثار علمیتخیلی نیز تا حد امکان به واقعیت نزدیک شوند.
به همین منظور، هنرمندان به دیرینهشناسان و هنرمندان متخصص در زمینه بازسازی موجودات باستانی وابستهاند. درنتیجه، میزان واقعگرایی در به تصویر کشیدن دنیای ماقبل تاریخ به میزان پیشرفت علم در این حوزه بستگی دارد. گاهی اوقات این علم بهطور کلی دقیق است، اما برخی از جزئیات مهم را که بعدها کشف میشود، شامل نمیشود. یکی از این نمونهها وجود پر روی بدن دایناسورها است.
گاهی اوقات فرضیات سادهای مطرح میشوند که بعدها اشتباه بودنشان آشکار میشود، مانند این باور که دایناسورها دم خود را روی زمین میکشیدند، چون مارمولکهای امروزی این کار را انجام میدهند. گاهی اوقات هم دانشمندان به کلی اشتباه میکنند تا اینکه شواهد جدیدی به دست میآید.
استخوانها اطلاعات محدودی در اختیار ما قرار میدهند و بازسازی آنها کار دشواری است. در اینجا به چندین نمونه فسیل اشاره میشود که دانشمندان درباره آنها اشتباه کردهاند.