مدیرعامل تترلند: انسداد حساب صرافیهای رمزارز تصمیمی غیرکارشناسی است؛ محدودیتها باعث ایجاد بازارهای زیرزمینی میشود
مدیرعامل تترلند: انسداد حساب صرافیهای رمزارز تصمیمی غیرکارشناسی است؛ محدودیتها باعث ایجاد بازارهای زیرزمینی میشود
در سومین روز بستن حسابهای بانکی صرافیهای رمزارزی، مدیرعامل تترلند میگوید این تصمیم مثل محدود کردن سقف تراکنشها، غیرکارشناسی است. رضا مسعودیفر در گفتوگو با «lastech» از جزئیات این اتفاق، تأثیر محدودیتها و نیاز این بازار میگوید.
- آقای مسعودیفر چه محدودیت جدیدی اتفاق افتاده است؟
ماجرا از این قرار است که صبح پنجشنبه پشت سر هم پیامکهای انسداد حساب دریافت کردیم. ابتدا فکر کردیم مشکل از سمت ما پیش آمده اما بعد از حدود یک ساعت دیدیم که همهی همکاران رمزارزی با این پیامکها مواجه شدهاند؛ در واقع حساب همهی صرافی های رمزارزی داخلی را مسدود کردند. بعد از پیگیری بیشتر متوجه شدیم این کار از سوی معاونت ارزی بانک مرکزی با استفاده از ماده ۴۲ قانون بانک مرکزی انجام شده است.
بر اساس این ماده باید تراکنش مشکوکی وجود داشته باشد و به ازای هر شخص گزارشهایی به مرکز اطلاعات مالی وزارت اقتصاد ارائه شود و بعد از تایید مسدودسازی خدمترسانی میتواند در شبکه بانکی انجام شود. سؤال ما این است که بانک مرکزی چطور بعد از هشت سال دریافت مالیات، ارزش افزوده و طی شدن تمامی مراحل قانونی کسبوکارها، ناگهان صبح پنجشنبه متوجه شده که چنین موضوعی برای تمامی صرافیهای رمزارزی و حتی برخی پرداختیارها وجود دارد و این انسداد را ایجاد کرده است؟
- در این مورد توضیحی به شما ندادند؟
خیر، حتی بعد از بستن هیچ صحبتی نشد. ما که حتی از منشأ بستهشدن حسابها اطلاعی نداشتیم، به واسطه سؤال از انجمن فینتک توانستیم اطلاعاتی بهدست بیاوریم.
- به نظر شما ریشهی چنین مشکلی چیست؟ چرا از یک سو به فعالیت صرافیها چراغ سبز نشان میدهند و از سوی دیگر با وجود دریافت مالیات و رعایت موارد قانونی محدودیت ایجاد میکنند؟
ریشهی این مشکلات انجام کار غیرکارشناسی است. دو سال قبل بانک مرکزی محدودیت ۲۵ میلیون تومانی روی ترمینالهای صرافیهای رمزارزی وضع کرد. در آن زمان هدفش کنترل نرخ ارز بود؛ یعنی با این نگاه که صرافیهای رمزارزی در حال ایجاد نوسان در بازار نرخ ارز و در واقع ارزش پول کشور هستند، این اقدام را انجام داد اما حتی زمانی که سقف تمام ترمینالهای کشور از ۱۰۰ به ۲۰۰ میلیون افزایش پیدا کرد، باز هم رمزارزها با محدودیت ۲۵ میلیون تومان باقی ماندند. آن زمان دلار ۳۸ هزار تومان بود، الان داریم از دلار ۶۹-۷۰ هزار تومانی صحبت میکنیم. در این دو سال حتی یک نفر نیامده بگوید این کار اشتباه بوده و تأثیری نداشته است. در واقع همان ذهنی حسابهای بانکی را بسته که دو سال قبل روی تمام ترمینالهای رمزارزی محدودیت وضع کرده بود.
- گفته میشود به دلیل التهاب بازار این کار انجام شده است. شما چقدر نقش صرافیها را در التهاب بازار مؤثر میدانید؟
اولاً حجم معاملات در صرافیهای رمزارزی به نسبت سایر بازارها به اندازهای نیست که بتواند تأثیر چندانی ایجاد کند و عمق بازار هم محدود است. اگر بانک مرکزی ادعا دارد که رمزارزها میتوانند نوسان ایجاد کند، خودش میتواند با عرضهی محدود تتر در هر کدام از صرافیهای رمزارزی بهراحتی نرخ ارز را کاهش دهد؛ پس چرا این کار را انجام نمیدهد؟
دوم اینکه بازار رمزارزها در بازارهای اصلی کشور -طلا، دلار، خودرو و امثالهم- شفافترین بازار است. چون ۲۴ ساعته فعال است و نرخ بهصورت لحظهای مشخص است. اتفاقاً در حوادث و بحرانهایی که وجود داشته به واسطه اینکه حتی نیمهشبها هم نرخها مشخص بوده است، خیلی وقتها نرخها کاهش پیدا کرده و اجازهی فشار خرید یا ایجاد فشار ناگهانی فروش صبح در بازار داده نشده است که بخواهد اثرگذاری جدی داشته باشد. عرضه و تقاضایی که در تمام ساعات فعال است باعث شده نرخ تعادلی که باید را سریعتر نمایان کند. باز هم میگویم کار رمزارز نمایان کردن این نرخ تعادلی است، خودش نمیتواند اثری در آن داشته باشد.
- یعنی میگویید، ارزش تتر بر دلار تأثیری ندارد بلکه وقتی قیمت دلار تغییر میکند قیمت تتر هم تحت تأثیر قرار میگیرد؟
دقیقاً. مثل قیمت شیر که روی قیمت ماست تأثیر دارد چون ماست از مشتقات شیر است. منشأ تتر نرخ دلار است و تتر نمیتواند روی نرخ دلار اثر بگذارد.
- به نظر شما مشکل را به از طریقی میتوان حل کرد؟ درخواست شما از دولت برای کنترل این وضعیت چیست؟
الان هشت سال از زمانی که دولت و مجلس میخواهند قانونگذاری و رگولاتوری اعمال کنند، گذشته است. صحبتهای زیادی مطرح شده و سندهای زیادی آمده اما هیچکدام به نتیجه نرسیده است. حتی نهاد خودتنظیمگر هم نتوانسته تغییری ایجاد کند. به این دلیل که آن بخش از حاکمیت تعامل خوبی با بخش خصوصی برای انجام این کار ندارد. این در حالی است که میبینیم در کشورهای منطقه چقدر با بخش خصوصی همکاری دارند و قوانینی را برای هوش مصنوعی، رمزارز یا هر پدیدهی نوظهور در زمینه فناوری وضع میکنند که حاکمیت، مردم و کسبوکارها از آن نفع میبرند.
ولی اینجا به اسم تعامل جلساتی با بخش خصوصی برگزار میشود که نه در آنها گوش شنوایی هست و نه به خروجی میرسد. فقط اسمش تعامل است، وگرنه چیزی جز دستوردادن و زورگویی نیست. این پدیدهها فقط با تعامل درست میشوند. در همین حال باید دانست که به هیچ عنوان نمیتوان جلوی رشد این پدیدهها را گرفت. ما میبینیم که جایی مثل آمریکا با آن همه ابزاری که در اختیار دارد، دو سه سال برای مقابله با رمزارزها تلاش میکند و بعد به این نتیجه میرسد که نمیشود و نمیتواند. در نتیجه شروع میکند به تعامل و وضع قوانین جدید؛ قوانینی که نه بازدارنده است، نه محدودکننده؛ بلکه فقط جلوی سرقت، سوءاستفاده و پولشویی را میگیرند.
- اگر دولت و حاکمیت تصمیم به قانونگذاری گرفتهاند، به نظر شما فرایند قانونگذاری باید چطور باشد؟ موضوعی که در قانونگذاری در کشور وجود دارد این است که از خود ذینفعان مشورت گرفته نمیشود و بعد قوانینی وضع میشود، کارایی ندارد و فقط محدودکننده است.
همانطور که قبل هم گفتم، در تعامل با بخش خصوصی دولت در ابتدا باید دانش این کار را دریافت کند و با بهاشتراکگذاری دانش متوجه چالشها و فرصتهای این حوزه و صنف شود. الان بیشترین مشکلی که از سمت حاکمیت وجود دارد نبود شناخت و دانش در این زمینه است. بدون شناخت و دانش هر اقدامی به بستن و محدودکردن میرسد. آنها نمیدانند که این بستن و محدود کردن کار را برای خودشان سختتر میکند و بازارهای زیرزمینی شکل میدهد. الان دو سال است که محدودیت ۲۵ میلیون تومانی درگاهها وضع شده است و متضرر اصلی این موضوع که خودش هم خبر ندارد چه تیشهای به ریشهی خود زده، ادارهی دارایی است.
معامله داشته در پلتفرمهای رمزارزی انجام میشده و مالیات و ارزش افزوده آن دریافت میشده است، تراکنش احراز هویت شده بود و میدانستند که پول از کجا به کجا منتقل میشده اما الان کسی بخواهد ۵۰۰ میلیون تومان رمزارز خریداری کند نمیتواند از پلتفرمهای رمزارزی خریداری کند، در نتیجه در گروهها و کانالهای تلگرامی و واتساپی معاملهاش را انجام میدهد. بماند که خیلی ریسک کلاهبرداری دارد و گذشته از آن، حالا سازمان امور مالیاتی و بانک مرکزی چطوری میتواند درآمد تراکنش پایایی را که بین دو شخص حقیقی جابهجا میشود، شناسایی کند و ارزش افزوده آن را اخذ کند؟ در صورتی که اگر همین معامله در پلتفرم رمرزازی اتفاق میافتاد دسترسی به همه اینها آسان میشد و برای حاکمیت شفافیت ایجاد میکرد تا بداند چقدر معامله رمزارزی انجام میشود، چه حجمی در گردش است؟ حاکمیت الان حتی در سنجش میزان و رقم این بازار رمزارز مستاصل شده است، چرا که بازاری زیرزمینی شکل گرفته که از حجم معاملات روزانه آن خبر ندارد.
- آخرین وضعیت حسابهای بانکی صرافیها چگونه است؟
دیشب قولهای مساعدتی داده شده که حسابها باز شود. چند مورد از حسابهای بانکی بعضی از همکاران هم باز شده است. یکی دو مورد از حسابهای بانکی متفرقه ما هم باز شده اما نه حسابهایی که پشت ترمینال باشند و وجوه را دریافت میکند. کماکان حسابها مسدود است. این موضوع در نهایت باعث ضربه زدن به اعتماد کاربران خواهد شد. در تلگرام و توییتر اطلاعیههایی منتشر شده که مردم را تشویق میکند که داراییهای خود را از صرافی بیرون بکشند. در عین حال کاربر ناچار میشود معامله خود را به صرافیهای خارجی ببرد و استفاده از هویتهای جعلی و آیپیهای غیرمطمئن چقدر زیاد میشود و دارایی کاربر بلوکه میشود. لازم است بگوییم که کاربران نگران این مشکل نباشند و امیدواریم هرچه زودتر حل شود.