آیا عصر سنگ در حقیقت عصر چوب بوده است؟
آیا عصر سنگ در حقیقت عصر چوب بوده است؟
مجموعهی دستسازههای کشفشده علاوه بر سلاح، شامل ۳۵ شی نوکتیز و گرد بود که به احتمال زیاد در فعالیتهای خانگی مانند سوراخکردن و صافکردن پوست استفاده میشدند. تمامی اشیا از چوب کاج نوئل، کاج یا سیاهکاج تراشیده شده بودند.
آنمیکه میلکس، انسانشناس از دانشگاه ریدینگ که در این پروژه همکاری داشت، میگوید: «این چوبها همزمان سخت و انعطافپذیر هستند.»
از آنجایی که نه درختهای کاج نوئل و نه درختهای کاج در ساحل دریاچه، محل قرارگیری محوطهی باستانی، در دسترس نبودند، تیم محققان نتیجه گرفتند که چوبها از درختان کوهی در فاصلهی سه تا پنج کیلومتر دورتر و یا شاید حتی کوههای دورتر قطع شده بودند.
بررسی دقیق نیزهها نشان داد که پیشینیان عصر سنگی ما، پروژههای نجاری خود را با دقت و براساس دستورالعمل مشخصی برنامهریزی میکردند: پوست را جدا کنید، شاخهها را بردارید، سر نیزه را تیز کنید و چوب را در آتش سخت کنید. دکتر لدر میگوید: «ابزارهای چوبی در مقایسه با ابزارهای سنگی همین عصر، از پیچیدگی فنشناختی بالاتری برخوردار بودند.»
ابزارهای چوبی در مقایسه با ابزارهای سنگی عصر سنگ، پیچیدگی فنشناختی بالاتری داشتند
دیگر محققان، ضمن تجلیل از بینشی که مطالعه درمورد مواد اولیهی مورد استفاده، روشها و راهحلهای مردم عصر سنگ برای حل مشکلاتشان ارائه میدهد، میگویند این مقاله پنجرهای را به دنیایی تقریباً ناشناخته در دورهی پارینهسنگی زیرین باز میکند. با وجود کمبود دادهها، نویسندگان در تلاشی شجاعانه، سناریوی تکامل چنین فناوریهایی را بازنویسی میکنند. این سناریو باید در آینده نیز در برابر اکتشافات جدید آزمایش شود.
شاید شگفتانگیزترین کشف در مطالعه این باشد که سر بعضی از نیزهها، پس از شکستن یا کندشدن، دوباره تیز شدهاند و بعضی از سلاحهای شکسته، خرد شدهاند، صیقل داده شدهاند و سپس با تغییر کاربری دوباره استفاده شدهاند. دکتر میلکس میگوید چوبی که ما به عنوان آثار باقیمانده از کار شناسایی کردیم، نشان میدهد که ابزارها تعمیر شده و سپس به عنوان ابزارهای جدید، برای کارهای دیگر بازیافت میشدند.
همهی نیزهها به جز یکی، از تنهی درختان کاج نوئل جدا شده بودند و مانند نیزههای سبک دستی امروزی شکل گرفته و تعادل داشتند، مرکز ثقل نیز در وسط محور قرار داشت. اما آیا این نیزهها برای پرتابشدن استفاده میشدند یا برای ضربهزدن؟ دکتر میلکس میگوید نیزهها از چوب متراکم و با قطر ضخیم ساخته میشدند. این نشان میدهد که انسانیان سازندهی آنها، ممکن است عمداً برخی را به عنوان سلاحهای پرتابی و برای شکار طراحی کرده باشند.
دکتر میلکس با استفاده از شش مرد پرتابگر نیزهی ۱۸ تا ۳۴ ساله و آموزشدیده، پرتابهشناسی خارجی نیزهها را روی نمونهی بستههای علف که در فواصل مختلفی قرار داشتند، آزمایش کرد. گروه پرتابگرها که به عنوان نئاندرتالها دستهبندی شدند، ۲۵ درصد از نیزهها را از فاصلهی ۱۰ متری به درستی به هدف زدند. دقت ورزشکاران در فاصلهی ۱۵ متری نیز یکسان بود. اما دقت آنها در فاصلهی ۲۰ متری، فقط کمی (۱۷ درصد) کاهش یافت.
دکتر میلکس میگوید این نتیجه دو برابر بردی بود که محققان برای نیزههای پرتابشده با دست و برای شکار موفقیتآمیز تخمین زده بودند. به اعتقاد او، این تصور که پیشینیان عصر سنگی ما پیشهوران ماهری بودند، تأثیر بسزایی بر انسانیتبخشی به آنها دارد.
او میافزاید کار با چوب کند است، حتی اگر در آن مهارت داشته باشید. مراحل بسیاری در این فرآیند دخیل است. گروهی از نئاندرتالها را تصور کنید که دور آتش جمع شدهاند و دستسازههای چوبیشان را جمعآوری کرده، مشتاقانه سمباده میزنند و با دقت تعمیر میکنند. همهی اینها بسیار خودمانی به نظر میرسد و به نوعی مایه حسرت است، حتی اگر مدتها پیش اتفاق افتاده باشد.
منبع : زومیت
مجله خبری lastech