همچنین مشکلی برای ذخیرهسازی مقدار قابل توجه گاز متان وجود دارد. یک سیلندر متان معمولی ممکن است برای فشار ۱۵۰ اتمسفر درجهبندی شود، درحالیکه شکم گازدار تنها میتواند اندکی بیشتر از یک اتمسفر را تحمل کند؛ بنابراین برای حیوانات غیرآبزی هیچ پشتوانهی علمی زیستیای برای ذخیرهی مقدار زیاد گاز تحت فشار زیاد وجود ندارد.
گزینهی بهتر، سوخت مایعی مثل اتانول است. شاید اژدهای ما دارای مخزنی از مخمرها درون شکم خود باشد یا شاید سیستم سوختوساز آن به «ماهی کپوردندان سوراخ شیاطین» شبیه باشد که در چشمههای آب گرم نوادا زندگی میکند. این ماهی در شرایط کماکسیژن دارای نوعی مخزن است که اتانول تولید میکند.
گزینه بهتر برای آتش اژدها میتواند سوخت روغنی باشد
با اینحال، مخزن ذخیرهسازی چالشی دیگر است. اتانول به سرعت در غشاهای بیولوژیکی نفوذ میکند؛ بنابراین حفظ آن در تراکمهای بالا و همچنین آمادهسازی آن برای استفاده در هنگام ارسال پیام «دراکاریس» (که در زبان خیالی والریایی آتش اژدها ترجمه میشود)، به مولفههای فیزیکی ماورایی نیاز دارد.
بنابراین اگر صرفا به اصول زیستشناسی موجود پایبند باشیم، گزینهی بهتر میتواند نوعی سوخت مبتنی بر روغن باشد. افرادی که معمولا به صورت تصادفی باعث آتشگرفتن ماهیتابه میشوند، این نوع سوخت را درک میکنند، سوخت روغنی میتواند منبع شعلههای بلندی شوند و «مرغ دریایی فولمار» یکی از نمونههای واقعی آن است.
مرغ دریایی فولمار در شکم خود روغنی پرانرژی تولید میکند که برای تغذیهی جوجههایش آن را بالا میآورد. این روغن میتواند بهعنوان عایق هم عمل کند. در زمان خطر، مرغ فولمار روغن چسبناک را روی شکارچیان بالا میآورد. با اینحال خوشبختانه این مرغ به گونهای تکامل نرسیده است که بتواند آتش تولید کند.
منبع : زومیت
مجله خبری lastech