گروهی از پژوهشگران با انجام مطالعهای جدید روی بیش از هفتصد هزار فرد ساکن فنلاند نشان دادند میان تشخیص ابتلا به اختلال روانی در همسالان در دوران نوجوانی و افزایش احتمال تشخیص اختلال روانی در خود فرد در مراحل بعدی ارتباط وجود دارد. وقتی در شبکهای از همسالان چند فرد مبتلا به اختلال روانی حضور داشتند، خطر بالاتری وجود داشت. از بین اختلالات روانی مورد بررسی، خطر دچار شدن به اختلالات خلقی، اضطراب و اختلالات خوردن درنتیجهی معاشرت با همسالان مبتلا بیشتر بود.
اگر اختلالات روانی بتوانند ازطریق گروههای همسالان به صورت اجتماعی منتقل شوند، مکانیسمهای مختلفی میتوانند دخیل باشند. یکی از مکانیسمهای قابلقبول، عادیشدن اختلالات روانی ازطریق افزایش آگاهی و پذیرش تشخیص و درمان در صورت وجود افراد دارای این شرایط در شبکه همسالان است.
در رابطه با اختلالات خوردن، پژوهشگران معتقدند انتقال ممکن است به دلیل فرایندهای تاثیر اجتماعی همسالان رخ دهد که نوجوانان بهطور خاص نسبتبه آن آسیبپذیر هستند. همچنین میتوان تصور کرد مواجهه طولانیمدت با فرد افسرده میتواند به ایجاد تدریجی علائم افسردگی ازطریق مکانیسمهای عصبی «سرایت عاطفی» منجر شود که قبلا به خوبی ثابت شده است. اصطلاح سرایت عاطفی را روانشناسی به نام الین هتفیلد برای توصیف این موضوع ابداع کرد که چگونه عواطف و رفتارهای افرادی را که زمان زیادی را با آنها سپری کردهایم، بهطور ناخودآگاه تقلید میکنیم.
بهگزارش فوربس، پژوهشگران دانشگاه هلسینکی دادههای ۷۱۳٬۸۰۹ شهروند فنلاندی را که بین سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۷ متولد شده بودند، تجزیهوتحلیل کردند. آنها وضعیت شرکتکنندگان را پس از اتمام کلاس نهم یعنی در ۱۶ سالگی در ۸۶۰ مدرسه در سراسر فنلاند پیگیری و بررسی کردند که آیا شرکتکنندگان مبتلا به اختلال روانی تشخیص داده شده بودند.
از ۷۱۳٬۸۰۹ شرکتکننده مطالعه، ۴۷٬۴۳۳ نفر تا رسیدن به کلاس نهم مبتلا به اختلال روانی تشخیص داده شدند. ۲۵ درصد دیگر یا ۱۶۷٬۲۲۷ نفر در دوره پیگیری مبتلا به اختلال روانی تشخیص داده شدند.
پژوهشگران دریافتند داشتن بیش از یک همکلاسی مبتلا به اختلال خلقی، رفتاری یا اختلال خوردن با افزایش پنج درصدی خطر تشخیص در مراحل بعدی زندگی همراه است. در طول سال نخست پیگیری، در صورت داشتن یک همکلاسی مبتلا، خطر تشخیص ۹ درصد بالاتر و در صورت داشتن بیش از یک همکلاسی که مبتلا به اختلال روانی تشخیص داده شده بود، احتمال تشخیص ۱۸ درصد بالاتر بود.
تجزیهوتحلیلهای تشخیصی نشان داد که خطر بهطور قابلتوجهی برای اختلالات خلقی، اضطراب و اختلالات درونیسازی در هر دوره پیگیری افزایش یافته و بیشترین خطر در طول سال نخست مشاهده میشد. برای مثال، داشتن همکلاسی که ابتلای او به اختلال خلقی تشخیص داده شده بود، با افزایش ۳۲ درصدی در تشخیص ابتلا به همین اختلال در فرد در سال نخست پیگیری همراه بود.
بهگفتهی نویسندگان، یافتههای آنها با نتایج مطالعات گذشته مطابقت دارد که تجمع علائم خلقی و اضطرابی و همچنین اختلالات خوردن را در شبکههای اجتماعی نوجوانان و بزرگسالان نشان میدهند.
نتایج پژوهش در مجلهی JAMA Psychiatry منتشر شده است.
منبع : زومیت
مجله خبری lastech