ناتوانی در بویایی نحوه تنفس افراد را تغییر میدهد
ناتوانی در بویایی نحوه تنفس افراد را تغییر میدهد
نابویایی، آنوسمی (Anosmia) یا ازدستدادن حس بویایی، به لطف شیوع در طول دنیاگیری کووید در چند سال گذشته به اصطلاحی آشناتر تبدیل شده است. محققان قرنها آنوسمی را مطالعه کردهاند و فهمیدهاند که کیفیت زندگی را کاهش میدهد و ممکن است با افسردگی، مرگومیر زودهنگام و سایر پیامدهای جدی سلامت مرتبط باشد. اکنون تحقیقات جدید به تمایز دیگری بین افراد دارای حس بویایی و فاید این حس میپردازد.
بهگزارش ساینتیفیک امریکن، افرادی که آنوسمی مادرزادی دارند، یعنی بدون حس بویایی به دنیا میآیند، ممکن است متفاوت از افرادی که حس بویایی دارند، نفس بکشند. محققان در مطالعهای که روز سهشنبه در نیچر کامیونیکیشنز منتشر شد، استدلال میکنند که تفاوتهای تنفسی افراد با آنوسمی مادرزادی احتمالا پیامدهای منفی سلامتی مرتبط با آنوسمی را نشان دهد.
ایدهی ارتباط تنفس و بو کاملاً جدید نیست. زارا پاتل، متخصص گوش و حلق و بینی در دانشگاه استنفورد که در مطالعه شرکت نداشت، میگوید انسانها دائماً از محیط برای یافتن بوها نمونهبرداری میکنند. انسانها بهطور طبیعی به نشانههای محیطی مانند بوها برای انطباق و پاسخدادن به محیط اطراف خود و تعامل با دیگران متکی هستند. مطالعات در مورد ارتباط بین حس بویایی ما و الگوهای تنفسی اغلب روی مدلهای حیوانی یا افرادی که حس بویایی خود را به دلیل عفونت یا سایر علل رایج از دست دادهاند، متمرکز شده است. بااینحال، طبق مقالهی جدید، آنوسمی مادرزادی به تنهایی حدود چهار درصد از موارد این بیماری را تشکیل میدهد.
افراد مبتلا به آنوسمی مادرزادی ممکن است متفاوت از افرادی که حس بویایی دارند، نفس بکشند
والنتینا پارما، دستیار مدیر مرکز حواس شیمیایی مونل که در تحقیق شرکت نداشت، میگوید: « [این مطالعه] مسیری فیزیکی و قطعی را ترسیم میکند که قبلاً در انسان مشخص نبود.»
در مطالعهی جدید، محققان با انتخاب ۲۱ شرکتکننده مبتلا به آنوسمی مادرزادی و ۳۱ شرکتکننده با حس بویایی طبیعی، بررسی کردند که چگونه ممکن است تنفس در افرادی که بدون حس بویایی متولد شدهاند، متفاوت باشد. افراد یک دستگاه پوشیدنی ویژه برای اندازهگیری جریان هوای بینی را بهطور مداوم در دورهای ۲۴ ساعته پوشیدند. لیور گورودیسکی، محقق ارشد، تاکید کرد که افراد پس از چند دقیقه پوشیدن دستگاه بهقدری به آن عادت میکنند و طبق معمول رفتار میکنند که بسیار متفاوت از نشستن در آزمایشگاه با آگاهی کامل از وضعیت است.
مهم است که شرکتکنندگان در مطالعات تحقیقاتی بهطور طبیعی رفتار کنند، زیرا کمک میکند تا اطمینان حاصل شود که نتایج بهطور دقیق شرایط دنیای واقعی را منعکس میکند. زمانی که افراد از زیرنظرگرفتهشدنِ خود آگاه باشند، مانند یک محیط آزمایشگاهی، ممکن است رفتارشان را آگاهانه یا ناخودآگاه تغییر دهند که ممکن است به دادههای تحریفشده و نادرست منجر شود.
سپس محققان دادههای دورهی ۲۴ ساعته را تجزیهوتحلیل کردند تا ببینند تنفس بین دو گروه از افراد بیمار و سالم از چه نظر متفاوت است. محققان نوشتند در حالی که هر دو گروه با سرعت کلی یکسانی نفس میکشند، الگوهای تنفسی در گروه مبتلا به آنوسمی «عمیقاً تغییر کرده است». افراد با حس بویایی معمولی، در هر نفس، اوجهای کوچکی را در استنشاق داشتند که به آنها میکرواسنیف گفته میشود. جالب اینجاست که وقتی شرکتکنندگان در اتاقی بدون بو بودند، میکرواسنیفها اتفاق نمیافتادند که نشان میدهد هدف میکرواسنیفها فقط تشخیص بو بوده است.
بیشتر بخوانید
نوام سوبل، عصبپژوه مؤسسه علوم ویزمن و یکی از نویسندگان مطالعه، توضیح میدهد که مردم دائماً از حس بویایی خود برای کاوش در دنیای اطراف خود استفاده میکنند، تقریباً به گونهای که گویی همیشه در جستجوی بو هستند.
مطالعه همچنین تفاوتهای ظریف اما معنیداری را در شکل الگوهای شرکتکنندگان کشف کرد. بهطور قابلتوجهی، این تفاوتها بهقدری متمایز بود که محققان میتوانستند با دقت ۸۳ درصد، بدون نیاز به هیچ بویی برای آزمایش، تشخیص دهند که آیا فردی آنوسمی دارد یا خیر.
مطالعه با وجود یافتههای جالب محدودیتهایی داشت. اولاً، حجم نمونه کوچک است و افراد را در طول عمرشان پیگیری نمیکند. پیگیری بلندمدت شرکتکنندگان از این نظر مهم است که توانایی بویایی ممکن است با افزایش سن افراد تغییر کند. محققان همچنین خاطرنشان کردند که برای گروه کنترل، فقط با پرسش شفاهی، حس بویایی شرکتکنندگان را تایید کردند. اگرچه همه گزارش کردند که حس بویایی طبیعی دارند، تأیید این موضوع با آزمایش بوی واقعی، دقیقتر بود.
یافتههای مطالعه راه جدیدی را برای تشخیص افراد مبتلا به آنوسمی ارائه داد
علاوهبراین، مطالعه روی افراد مبتلا به آنوسمی مادرزادی متمرکز است، جمعیتی که به اندازهی افراد مبتلا به انواع دیگر بیماریهای ازدستدادن بویایی، مورد مطالعه قرار نگرفته است. اما آنوسمی اغلب از طریق عفونت ویروسی مانند کووید، آسیب مغزی تروماتیک یا بیماریهای عصبی مانند پارکینسون یا آلزایمر اتفاق میافتد. مطالعات ارزشمند بعدی میتوانند روی افرادی که بعداً در طول زندگی حس بویایی خود را از دست دادهاند، انجام شوند تا بررسی کنند که آیا یافتههای مطالعهی فعلی روی آن افراد نیز صدق میکند یا خیر.
پاتل همچنین خاطرنشان میکند که افراد مبتلا به آنوسمی مادرزادی معمولاً حس چشایی معمولی دارند؛ بدین معنی که شاید راهی برای متفاوت حسکردن و لذتبردن از طعم از غذا ابداع کردهاند، شاید از دهان خود به جای تکیه بر بینی برای «نمونهگیری» طعمها استفاده میکنند. سؤالی که ایجاد میشود این است که آیا الگوهای کلی تنفس افراد با آنوسمی مادرزادی واقعاً متفاوت است یا فقط الگوهای تنفس بینیشان تغییر کرده است؟ مطالعه فقط تنفس بینی را اندازهگیری کرد، بنابراین مشخص نیست که آیا تفاوتهای تنفسی تمام تنفسها را شامل میشود یا فقط مختص تنفس بینی است.
محققان همچنین نتایج تحقیق را به پیامدهای منفی سلامتی آنوسمی، مانند کاهش کیفیت زندگی، افزایش اختلال عملکرد شناختی و نرخ مرگومیر بیشتر مرتبط کردند که شکبرانگیز است. برخی دیگر از محققان فکر میکنند برای اثبات اینکه تغییرات در الگوهای تنفسی ناشی از آنوسمی واقعا در بروز چنین اثرات جدی در سلامتی اثرگذار است، به تحقیقات بسیار بیشتری نیاز داریم.
پارما همچنین خاطرنشان میکند در حالی که تحقیقاتی وجود دارد که نشان میدهد سرعت تنفس فرد ممکن است قشر جلوی مغز را فعال کند و به تنظیم احساسات کمک کند، قبل از اینکه نتیجهگیری کنیم این اتفاق ممکن است باعث مشکلات عاطفی شود، باید کارهای بیشتری انجام شود. او میگوید: «تعداد زیادی اعتبارسنجی دیگر وجود دارد که باید قبل از فرض علیت بین علائم افسردگی یا اختلال در تنظیم عاطفی و مکانیسم واسطهی تنفسی اتفاق بیفتد. برای اثبات همهی مراحل باید چندین مطالعه دیگر انجام شود.»
برای تایید رابطهی علیت الگوی تنفسی متفاوت و اختلالات عاطفی باید تحقیقات بیشتری انجام شود
سوبل و تیمش از محدودیتهای مطالعه آگاه هستند و امیدوارند در آینده با ادامهی آزمایش با دستگاه پوشیدنی ساخت آزمایشگاهشان، تحقیقات بیشتری انجام دهند. سوبل میگوید: «بهنظر میرسد تأثیرات شناختی معنیداری در فاز تنفسی وجود دارد، اما تأثیرات تنفسی که ما در اینجا یافتیم، حدس و گمان و در واقع، موضوعی برای ادامهی تحقیقات است».