ماهواره استارلينک همين الان روی بام شماست
ماهواره استارلينک همين الان روی بام شماست
فیاض زاهد و محمد مهاجری دو فعال سیاسی در یادداشتی مشترک در روزنامه اعتماد موضوع فیلترینگ و نگاه مسئولان به آن را تحلیل کردند که کامل این یادداشت را در زیر میخوانید:
«ماهواره استارلینک همین الان روی بام شماست.» این یك فرض محال و حتی فرض دور نیست، بلكه اتفاق افتاده و عدهای از آن استفاده میكنند. آنهایی كه خودشان را به خواب زده بودند و میگفتند این ماهواره به دلایل فنی تا چند سال آینده نه در ایران كه حتی در خارج هم قابلیت بهرهبرداری ندارد، باید بیدار شوند.
سرعت تكنولوژی بسیار بیشتر از خوش خیالی آنهاست. هزینه استفاده از ماهواره استارلینک در مجتمعهای مسكونی، از حاصل جمع هزینه اینترنت و پول فیلترشكن گرانتر نیست. یعنی یك تكنولوژی مقرون به صرفه و دارای توجیه اقتصادی است. سرعت تكنولوژی به خصوص در حوزه ارتباطات به حدی است كه «الان» با «الان» تفاوت دارد و هر كس كه باشی (حتی استاد دانشگاه شریف یا شورای عالی فضای مجازی) ذهنیاتت را درمینوردد و واقعیت عریان را در برابر چشمانت قرار میدهد. بله، سخن از فیلترینگ است.
حكم فیلتر كردن توسط یك قاضی حتی در همان زمانی كه به جنجال بزرگ تبدیل شد (اما جوگرفتگی برخی مسوولان، آن را موجه جلوه داد) اما حالا مضحكتر از هر زمان دیگری است. موارد استثنا مانند اتفاقات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ شاید میتوانست در زمان خودش توجیه امنیتی برای فیلترینگ باشد، اما حتی اگر همین امروز آن حادثهها تكرار شود، فیلترینگ چاره كار نیست. با این حال تصمیمات مقطعی نظیر آنچه اخیرا در تركیه اتفاق افتاد، برای مدت كوتاه و به منظور رعایت ملاحظات امنیتی، برای شهروندان قابل فهم است. روی این سخن البته با كسانی كه گویی در این دوران زندگی نمیكنند، نیست. آنها حتی اگر زیانی را كه فیلترینگ به كشور وارد كرده بفهمند، به خاطر كاسبیشان همچنان از آن دفاع میكنند. این كاسبی فقط پول نیست؛ گاهی ژست انقلابی گرفتن و ادا در آوردن است.
ما در چند روز اطلاعاتی به دست آوردیم كه عجیب مینمود و كاش مسوولان وزارت ارتباطات، آن را بررسی كنند و به اطلاع عموم برسانند. سرعت اینترنتتان كم است؟ دچار قطع و وصلهای مكرر میشود؟ دلیل اصلیاش بسیار ساده است: فیلترشكنتان روشن است. بخش بزرگی از ظرفیت مخابراتی، به خاطر استفاده از فیلترشكنها هدر میرود و كندی اینترنت را باعث میشود كه نارضایتی كاربران را به همراه دارد. به علاوه كاسبان فیلترشكن درآمدهای هنگفتی به دست میآورند. اما جالب است بدانید كه هیچ كس (تاكید میكنیم هیچ كس) دقیقا نمیداند حداقل ۲۰ هزار میلیارد تومان درآمد سالانه فروش فیلترشكن به جیب كی میرود! همین پول اگر به حساب وزارت ارتباطات واریز شود، میتواند به تقویت زیرساختهای كشور بینجامد.
به این آفتها بیفزایید، فیلترشكنهایی را كه در واقع دروازههای ربودن اطلاعات و حتی جاسوسیاند. اگر دولت و وزارت ارتباطات، اطلاعات فنی و استدلالهای محكم خود را برای افكار عمومی بیان كنند، معدود افرادی كه در حوزههای تصمیمگیری در برابر حق مردم برای استفاده از اینترنت بدون فیلتر مقاومت میكنند، مانع خواهند شد. بخشی از آنها مسائل امنیتی را به عنوان استدلال برای تداوم فیلترینگ مطرح میكنند حال آنكه اطلاعات ما حاكی از آن است كه دستگاههای مسوول امنیتی نیز خطر فیلترینگ فعلی برای امنیت را بیش از منافعش میدانند. گروهی دیگر، استفاده از محتواهای غیراخلاقی را دستمایه مخالفت با رفع فیلترینگ قرار دادهاند. این موضوع نه فقط در فرهنگ دینی ما كه برای خانوادههای ایرانی نیز خط قرمز است و باید برایش چاره اندیشید؛ همانگونه كه در كشورهای غربی نیز به آن حساسیت نشان داده شده.
اما نباید فراموش كرد كه نقطه ضعف ما در این زمینه به كمكاری نهادهای فرهنگی متعدد و پربودجه برمیگردد. متولیان این دستگاهها نمیتوانند كمكاری خود را با تداوم فیلترینگ توجیه كنند. فضای اینترنت به دستور ایست این افراد بیتوجه است. آنان باید دنبال وظیفه خود (تولید محتوای سالم) بروند و به صورت كاملا حرفهای و مبتكرانه كاری كنند كه بر فضای حاكم غلبه كنند. دردناكتر آنكه حتی فیلترینگ امكان دسترسی كودكانمان را به محتواها و پلتفرمهای غیراخلاقی تشدید كرده است.
در كنار این تهدید اخلاقی، بخش عمده حملات سایبری جدا از رژیم نامشروع صهیونی، به دلیل وجود فیلترشكنها از داخل امكانپذیر شده است. اطلاعات ما میگوید سهم سرمایهگذاریهای وزارت ارتباطات به دلیل این محدودیتها به شدت آسیب دیده است. شورای عالی مجازی كه خود را متولی این امر میداند، درك دقیقی از تحولات زمانه ندارد. مهم فقدان پاسخ به نیازهای زمانه نیست، مهم ارایه پاسخهای نادرست به وضعیتهای نادرستتر است.
داستان برخورد ایرانیان با تحولات جدید از زمان مشروطه به این سو گاهی غمناك و زمانی كمدی است! زمانی كه امینالضرب موتور برق را به آستان مبارك امام رضا(ع) برد، طیفی از همین خشك مقدسها نگران بودند كه چرا صدای الهی از بلندگوهای كفر درمیآید. نگرش آنها در داستان اهدای خون، غسل ارتماسی، سینما، تلویزیون، فاكس، تلفن، ویدیو، ماهواره و… قصه ناتمام و مكرر است. تكنولوژی قواعد و اصول خود را بارها بر ما تحمیل كرده. هر جا كه راهحل منطقی تعامل با آنها را یافتیم بردهایم؛ هر جا كه خواستیم به جنگ تمدن برویم بازندگانی شرمگین بودهایم.