تقریبا یکسوم از کل ستارهها احتمالا سیارههای سنگی نزدیک خود را بلعیدهاند
تقریبا یکسوم از کل ستارهها احتمالا سیارههای سنگی نزدیک خود را بلعیدهاند
بر اساس نتایج، USP-ها بین ۰٫۱ تا یک گیگاسال (یک میلیارد سال) پس از شکلگیری بلعیده میشوند. اگر این بلعیدن منبع اصلی آلودگی ستارههای خورشیدمانند باشد، بنابراین بین آلودگی و منظومههای چندسیارهای فشرده همبستگی وجود دارد.
پژوهشگرها همچنین عکس این روند را هم پیشبینی کردند: باید عدم همبستگی بین وقوع USP و آلودگی وجود داشته باشد. آنها همچنین به چند هشدار دربارهی نتایج اشاره میکنند. برای مثال آثار آلودگی فلزی ممکن است به مرور زمان از بین بروند. فلزها ممکن است درون ستاره رسوب کنند و به این ترتیب سیگنال آنها ناپدید شود. براین اساس درک ما از چگونگی آلودگی ستارهها دقیق نیست و ممکن است بیش از ۳۰ درصد از ستارههای خورشیدمانند آلوده باشند.
دومین هشدار این است که مکانیزمهای آشوبناکتر میتوانند باعث بلعیدهشدن سیارهها شوند. پراکندگی سیارهها میتواند باعث بلعیدهشدن سیارهها به ویژه ابرزمینهای سنگی شود. با اینحال براساس توضیح پژوهشگرها، با وجود فراوانی ابرزمینها تنها یک درصد از ستارهها ممکن است از طریق نابودی این سیارهها آلوده شوند.
هشدار آخر به سیارههای مشتری داغ (HJ) مربوط میشود. این غولهای گازی در مدار بسیار نزدیکی از ستارهشان قرار دارند. به باور ستارهشناسها HJ-ها بر اثر بلعیده شدن در طول حیات رشته اصلی ستارهشان نابود میشوند. این سیارهها دارای نرخ وقوع مشابهی با USP-ها در اطراف ستارههای خورشیدمانند هستند؛ بنابراین آیا ممکن است در آلودگی فلزی ستاره خود نقش داشته باشند؟
به باور مؤلفان، انتقال گریز از مرکز بالا میتواند سیارههای HJ را به سرنوشت بلعیدهشدن ستارهای دچار کند. بااینحال آنها اشاره میکنند که بلعیدهشدن این سیارهها نتایج مشابهی را به وجود نمیآورند. یک سیارهی مشتری داغ بلعیدهشده ممکن است اثر شیمیایی مشابهی با یک سیاره سنگی تولید نکند؛ زیرا جرم و خاصیت فلزینگی مشتریهای داغ به شکل چشمگیری متفاوت است . کل هیدروژن و هلیوم موجود در مشتریهای داغ همچنین باعث رقیقتر شدن فلزهای دیگر میشود. علاوه بر این اختلال کشندی مشتریهای داغ ممکن است بهصورت مستقیم باعث بلعیدهشدن نشود.
به گفتهی اوکانر و لای، برای درک تأثیر مشتریهای داغ بر آلودگی ستارهای به پژوهشهای بیشتری نیاز داریم. نتایج پژوهشها نشان میدهند یک ستاره رشتهی اصلی در طول رشته اصلی خود میتواند تنها یک USP تشکیل دهد، بنابراین فقط یک سیاره از این نوع را میبلعد. در منظومهای فشرده، تنها درونیترین سیاره زوال کشندی را تجربه میکند و در نهایت به USP تبدیل میشود.