عمومی

انحصار چیست و چگونه می‌تواند به رقابت آسیب بزند؟

انحصار چیست و چگونه می‌تواند به رقابت آسیب بزند؟

انحصار در بازار با روی کار آمدن پلتفرم‌های اقتصاد دیجیتال و بزرگ شدن آنها مفهوم تازه‌ای گرفته‌ است. در سال‌های اخیر، بازار پلتفرم‌های اقتصاد دیجیتال ایران هم از این روند مستثنی نبوده و بحث‌های حقوقی و رقابتی جدی در آن به وجود آمده است. پرونده‌های «اسنپ» و «تپ‌سی» و «فیدیبو» و «طاقچه» برخی از برجسته‌ترین پرونده‌هایی هستند که در سال‌های اخیر به آنها پرداخته شده و به نظر می‌رسد روند بررسی پرونده‌های دیگر در شورای رقابت ادامه دارد.

در تعاریف عمومی «انحصار» به ساختار بازاری گفته می‌شود که یک فروشنده یا تولیدکننده واحد موقعیت غالب در آن صنعت و بخش را دارا باشد. هنگامی که یک شرکت دارای موقعیت انحصاری در بازار است، رقابتی وجود ندارد یا جایگزین مشابهی برای محصول یا خدمتش ارائه نمی‌شود. انحصار می‌تواند قیمت‌ها را تعیین کرده و برای ورود رقبا به بازار، مانع ایجاد کند.

شرکتی که بر یک بخش از صنعت تسلط دارد می‌تواند از مزیت خود برای ایجاد کمبود عرضه، اصلاح قیمت‌ها و ارائه محصولات با کیفیت پایین استفاده کند و کارشناسان باور دارند این موضوع باعث می‌شود در نهایت مصرف‌کننده آسیب ببیند چون چاره‌ای جز استفاده از آن محصول ندارد.

یکی از معیارهای اصلی برای ارزیابی وجود انحصار در بازار، سهم بازار یک شرکت است. در بسیاری از کشورها، اگر یک شرکت بیش از ۵۰% سهم بازار را در اختیار داشته باشد، ممکن است به‌عنوان انحصارگر شناخته شود.

قانون اجرای سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی هم به تعریف انحصار در بازار پرداخته و برای انواع انحصار در بازار تعاریفی آورده است. بر اساس این قانون انحصار وضعیتی در بازار است که سهم یک یا چند بنگاه و شرکت تولیدکننده، خریدار و فرونشده از عرضه و تقاضای بازار به میزانی باشد که قدرت تعیین قیمت یا مقدار در بازار داشته باشد یا ورود بنگاه‌های جدید به بازار یا خروج از آن با محدودیت مواجه شود. بر اساس تقسیم‌بندی این قانون، دو نوع انحصار طبیعی و قانونی وجود دارد.

انحصار طبیعی وضعیتی از بازار است که یک بنگاه به دلیل نزولی بودن هزینه متوسط می‌تواند کالا یا خدمت را به قیمتی عرضه کند که بنگاه دیگری با آن قیمت قادر به ورود یا ادامه فعالیت نباشد. انحصار قانونی نیز به شرایطی گفته می‌شود که به موجب قانون، تولید، فروش یا خرید کالا و خدمات خاص در انحصار یک یا چند بنگاه معین قرار گیرد.

در این قانون همچنین به توضیح وضعیت اقتصادی مسلط پرداخته شده و در مورد آن گفته است: وضعیتی در بازار که در آن توانایی تعیین قیمت، مقدار عرضه یا تقاضای کالا و خدمات یا شرایط قرارداد در اختیار یک یا چند شخص حقیقی و حقوقی قرار بگیرد.

بر اساس قانون اجرای سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی، مواردی که منجر به انحصار، احتکار، فساد در اقتصاد، اضرار به عموم، منتهی شدن به تمرکز و تداول ثروت در دست افراد و گروه‌های خاص، کاهش مهارت و ابتکار در جامعه یا سلطه اقتصادی بیگانه بر کشور شوند هم مصادیق «اخلال در رقابت» به شمار می‌آیند.

رسول قنبری، پژوهشگر اقتصادی نیز درباره انحصار می‌گوید انحصار مختص بازار نیست و در همه جا امکان دیده شدن آن وجود دارد. او محل زندگی هر شخص را یکی از اولین مصادیق این موضوع می‌داند و می‌گوید چون با زندگی کردن فرد در آن محل، دیگران نمی‌توانند به آنجا وارد شوند، برای فرد انحصار به وجود می‌آید. به همین ترتیب دولت هم با در اختیار داشتن پلیس و ارتش انحصار دارد و مافیا هم انحصار محصولات خاصی را در اختیار دارند.

قنبری نیاز به دریافت مجوز برای ورود به بازار را یکی از ویژگی‌های بازار انحصاری می‌داند و می‌گوید: «هر زمان شما برای ورود به یک بازار به عنوان تولیدکننده نیاز به دریافت مجوزی داشتید که به راحتی به دست نمی‌آمد و نیازمند طی کردن مراحلی بود که هر کسی نمی‌توانست از عهده آنها بربیاید، آن بازار دارای یک نوع انحصار است. به عنوان مثال هنگام تاسیس مطب دندان‌پزشکی، انحصار دست افرادی است که درس دندان‌پزشکی خوانده باشند.»

به گفته قنبری در دیدگاه اقتصاددان‌های اتریشی، انحصار برآمده از بازار الزاما موضوع بدی نیست چون شخصی که انحصار را به دست آورده به خوبی کار خودش را انجام داده و توانسته بقیه رقبا را از رده خارج کند اما در مقابل آنتونی داونز، انحصار را زاینده حماقت می‌داند.

این پژوهشگر اقتصادی ادامه می‌دهد: «زمانی که شما در یک بازار با انحصار طرف هستید، رفاه مصرف‌کننده آسیب می‌بیند. در همین مثال دندان‌پزشکی تصوی کنید شرط تاسیس مطب این باشد که آن فرد حتما دارای مجوز پزشکی‌ باشد یا دانش‌نامه دندان‌پزشکی را از یک دانشگاه معتبر دریافت کرده باشد. این شرایط بد نیست اما حالا فرض کنید دولت تصویب کند فقط دانشجویانی که ۲۰ سال از فارغ‌التحصیل شدن آنها می‌گذرد و در این زمان مشغول کار بوده‌اند، اجازه تاسیس مطب دارند. در این شرایط دولت عملا به پیشکسوتان این حوزه انحصاری داده که می‌تواند به زیان مصرف‌کننده باشد.»

به باور او چنین انحصاری ممکن است باعث شود فردی که مجوز را دریافت می‌کند از علم روز دنیا و ابزارهای مدرن بهره‌برداری نکند و در نهایت این موضوع هم به زیان مصرف‌کننده خواهد بود.

به گفته قنبری یکی از راه‌های پیش روی کسب‌وکارهای بزرگ و غیرپلتفرمی برای ایجاد اخلال در مسیر رقابت، ایجاد لابی است. او در این باره توضیح می‌دهد: «ایجاد لابی یعنی این کسب‌وکارها با صاحبان قدرت سیاسی، دولت‌مردان و… برای به دست آوردن انحصار آن شاخه مذاکره کنند. مثلا در خودروسازی ایران شاهد این انحصار هستیم و بخش بزرگی از آن از دل لابی‌ها می‌گذرد. در نهایت کالایی به مصرف‌کننده می‌رسد که قابلیت رقابت با بازار جهانی را ندارد اما قیمت کالای جهانی را اخذ می‌کند.»

او راه دوم این کسب‌وکارها را اثر شبکه‌ای می‌داند و اضافه می‌کند: «اثر شبکه‌ای یعنی من کاربر را در پلتفرم خود محصور کنم و اجازه ندهم از آن مهاجرت کند. به عنوان مثال فیسبوک زمانی که وارد بازار شد گفت با نصب من می‌توانید با دوستانتان در همه جای دنیا ارتباط برقرار کنید. فیسبوک به مرور به عمده‌ترین شبکه ارتباط جهانی تبدیل شد و اثر شبکه‌ای آن به وجود آمد. یعنی بخش بزرگ از آدم‌ها داخل این شبکه فعالیت می‌کردند و مراوداتشان داخل آن انجام می‌شد. بنابراین نوعی انحصار ایجاد شد که برای ارتباط با دوستان خود باید حتما عضو فیسبوک بود.»

قنبری باور دارد فیسبوک با خریداری واتسپ این موضوع را یک مرحله جلوتر برد. اتصال این دو پلتفرم به یکدیگر شرایطی را به وجود آورد که برای استفاده کامل از امکانات آنها، کاربران باید هر دو را نصب می‌کردند. خریداری اینستاگرام هم این شرایط را تشدید کرد و فیسبوک شرایطی را به وجود آورد که اجازه ندهد کاربران به راحتی از شبکه‌اش خارج شوند.

تنظیم‌گر می‌تواند به یکی از عوامل ایجاد انحصار تبدیل شود

به اعتقاد این پژوهشگر اقتصادی تاثیر تنظیم‌گری روی کاهش انحصار به دو عامل بستگی دارد. قنبری در این باره می‌گوید: «اولین عامل این است که تنظیم‌گر دارای سواد و دانش لازم برای تنظیم‌گری باشد که در جایی مثل ایران او همیشه چند قدم از فناوری عقب‌تر است و تا بخواهد مقررات را روی یک فناوری اعمال کند، احتمالا آنقدر طول می‌کشد که در آن فاصله انحصارهای زیادی هم ایجاد می‌شود.»

او ادامه می‌دهد: «روی دیگر سکه این است که تنظیم‌گر خودش از این انحصارها منفعت ببرد و سهام‌دار یا مالک کسب‌وکارها باشد. در چنین شرایطی، اینکه تنظیم‌گر تحت سیطره یکسری علایق یا منافع خاص باشد به ساختار دموکراتیک کشور بستگی دارد؛ یعنی اگر ساختار سیاسی کشور در قبال شهروندانش پاسخ‌گو نباشد، به احتمال زیاد خود تنظیم‌گر از افرادی است که از انحصار نفع می‌برند و نه تنها به رفع آن کمکی نمی‌کند، بلکه خودش یکی از عوامل ایجاد آن خواهد بود.»

باید بین انحصار و حمایت کردن تمایز قائل شویم. حمایت‌گری لزوما بد نیست اما باید خط پایانی برای آن در نظر گرفته شود.

– رسول قنبری، پژوهشگر اقتصادی

او درباره تاثیر انحصار روی اقتصاد یک کشور می‌گوید: «تصور کنید کشور قصد دارد صنعت لوازم خانگی‌اش توان رقابت با برندهای جهانی را به دست آورد و وارد بازارهای جهانی شود، این کشور از صنعت خود حمایت می‌کند و بر واردات و صادرات لوازم خانگی انحصار اعمال می کند. همزمان تلاش می‌کند با برنامه‌ریزی، واردن کردن فناوری و بومی‌سازی آن کاری کند صنعت بتواند از نظر کیفیت، قیمت و محبوبیت به برندهای خارجی نزدیک شود اما زمانی که این شرایط را تمدید کند، انحصار ایجاد می‌شود و از جیب مصرف‌کننده می‌رود. یعنی مصرف‌کننده قیمت کالای جهانی را پرداخت می‌کند اما کیفیت کالای جهانی را دریافت نمی‌کند و حمایت‌گری باعث می شود صنعت این کشور همواره ضعیف بماند و توان رقابت با برندهای معمولی خارجی را هم پیدا نکند.»

اگر تلاش‌های یک شرکت در راستای بالا بردن سهم از بازارش با روش‌های غیرمنصفانه باشد و از روش‌های عادلانه و ایده‌های خلاقانه استفاده نکند، برای انحصار تلاش کرده است.

– محمدمهدی جعفریان، مدیر مرکز مطالعات توسعه و رقابت

محمدمهدی جعفریان، مدیر مرکز مطالعات توسعه و رقابت، می‌گوید در بحث‌های حقوقی، انحصار بار منفی دارد اما «موقعیت مسلط بازار» دارای چنین باری نیست و داشتن این موقعیت منفی حساب نمی‌شود. با این حال سواستفاده از موقعیت مسلط ایراد دارد. به گفته او در بیشتر کشورهای دنیا، شرکتی که بیش از ۵۰ درصد سهام بازار را در اختیار داشته باشد، دارای موقعیت مسلط در نظر گرفته می‌شود و قانون‌گذاران روی فعالیت‌های آن حساس می‌شوند.

او درباره آسیب‌های انحصار به رقابت در بازار می‌گوید: «در مقابل انحصار، رقابت است و این اصل باعث می‌شود شرکت‌ها در رقابت با هم رفاه مصرف‌کننده را بیشتر کنند. یعنی در رقابت است که قیمت‌ها کاهش پیدا می‌کنند و شرکت‌ها تلاش می‌کنند کیفیت خود را بالاتر ببرند. حتی نوآوری در رقابت ایجاد می‌شود چون زمانی که یک شرکت احساس کند شیوه‌های فعلی‌اش در بازار موفق نیست به دنبال ایده‌های جدید برای مصرف‌کننده یا خط تولید خود می‌افتد.»

به باور او در بسیاری از مصادیق انحصار، مصرف‌کننده به صورت مستقیم آسیب می‌بیند. مثلا شرکتی که عمده سهام بازار را دارد، قیمت محصولاتش را به صورت غیرمتعارف بالا می‌برد یا عرضه را محدود می‌کند تا با افزایش تقاضا، قیمت هم افزایش پیدا کند.

جعفریان ادامه می‌دهد: «یکی دیگر از حالت‌هایی که شرکت‌ها می‌توانند به مصرف‌کننده آسیب بزنند تبانی است. یعنی چند شرکت به جای رقابت با هم، تصمیم به همکاری می‌گیرند و بازار را بین خود تقسیم می‌کنند. مثلا یک شرکت بازار شمال ایران را به عهده می‌گیرد و شرکت رقیب با گسترش فعالیت در جنوب کشور، دیگر با آن شرکت رقابتی ندارد.»

در بسیاری از موارد رفتارهای شرکت‌ها به صورت غیرمستقیم به مصرف‌کننده آسیب می‌زنند. مدیر مرکز مطالعات توسعه و رقابت در این باره می‌گوید: «اول شرکت رقیب از بازار حذف شده یا محدود و کوچک می‌شود. سپس شرکتی که دارای موقعیت مسلط است، رفتارهای مستقیم را به هر نحوی انجام می‌دهد. مثلا یک شرکت بزرگ چون توان تعیین قیمت و عوامل دیگر را دارد، قیمت را پایین آورده و به صورت موقت ضرر می‌دهد و چون شرکت رقیب توان ارائه کالا و خدمت در آن بازه قیمتی را ندارد، ضرر می‌کند و از آنجایی که همه به سمت رقیب رفته‌اند، از بازار حذف خواهد شد.»

او درباره قدرت کسب‌وکارهای بزرگ در کاهش رقابت می‌گوید: «تفاوت اقتصاد دیجیتال با اقتصاد سنتی این است که پلتفرم‌های اقتصاد دیجیتال دو سویه هستند. این پلتفرم‌ها زمانی به سود‌آوری و رشد می‌رسند که در هر دو سمت تعداد قابل توجهی از کاربران باشد. پلتفرم‌های بزرگ می‌توانند با بستن قراردادهای انحصاری با پذیرنده‌ها و شرکای تجاری، جلوی بزرگ شدن رقبای خود را بگیرند. رقبایی که وارد بازار می‌شوند، هر چقدر هم به خاطر فعالیت‌های دیگر خود کاربر جذب کرده باشند، نمی‌توانند در این بازار موفق شوند چون پذیرنده‌ای ندارند و کسی نیست که خدمتی عرضه کند. زمانی که مصرف‌کننده فروشگاه‌های زیادی روی پلتفرم نبیند، دیگر از آن استفاده نخواهد کرد.»

به باور او تبدیل شدن پلتفرم‌های بزرگ به عرضه‌کننده مسیر جدیدی است که آنها برای نقض کردن قوانین رقابت از آن استفاده می‌کنند. به عنوان مثال زمانی که پلتفرم‌هایی مانند گوگل و آمازون همزمان با عرضه کالایی از سوی سایر فروشندگان، تامین‌کننده می‌شوند می‌توانند از قدرتی که دارند به نفع خود استفاده کنند.

دولت به جای مداخله مستقیم باید موانع رقابتی را بردارد

جعفریان معتقد است یکی از روش‌های موفق تنظیم‌گری در دنیا، برداشته شدن موانع رقابتی ایجاد شده توسط شرکت‌های بزرگ به وسیله دولت است. دولت به جای مداخله مستقیم باید روی برداشتن چنین موانعی تمرکز کند.

بررسی‌های نتایج کشورهای دیگر نشان می‌دهد با افزایش رقابت، میزان نوآوری، کیفیت خدمات، بهره‌وری، اشتغال، حقوق و دستمزدها هم افزایش پیدا می‌کنند. رقابت باعث می‌شود اقتصاد بزرگ‌تر شده و اشتغال بیشتر شود. علاوه بر این شرکت‌ها برای نیروهای خوب می‌جنگند و در نتیجه دستمزدها افزایش پیدا می‌کند.

– محمدمهدی جعفریان، مدیر مرکز مطالعات توسعه و رقابت

احمدرضا خلعتبری، کارشناس حقوقی، در تعریف بازار انحصاری می‌گوید: «بازار انحصاری بازاری است که در آن یکی از عرضه‌کنندگان یا تعدادی از متقاضیان سهم زیادی از کالایی که در آن ارائه می‌شود را در اختیار دارند. بر این اساس داشتن سهم بازار بالا به آنها امکان تعیین قیمت را می‌دهد و در واقع اصلی‌ترین عامل انحصار همین توانایی تعیین قیمت توسط انحصارگر است.»

به گفته او انحصارگر در این بازار قیمت را به گونه‌ای تعیین می‌کند که خودش بیشترین سود را ببرد. در مقابل قدرت چانه‌زنی در برابر او وجود ندارد و هر چقدر قیمت را بالاتر ببرد، سایر افراد ضرر بیشتری خواهند کرد.

خلعتبری درباره انواع انحصار می‌گوید: «معروف‌ترین نوع انحصار، انحصار قانونی است و ناشی از قانونی است که در یک کشور منجر به ایجاد وضعیت انحصاری در بازارهای آن می شود. نمونه این موضوع قانون ممنوعیت واردات خودرو در ایران است که باعث می‌شود خودروسازهای داخلی سهم وسیعی از بازار را به دست آورند و رقابتی بین آنها نباشد.»

بر اساس آنچه خلعتبری می‌گوید انحصار قانونی معمولا با بهانه‌هایی مثل حمایت از تولید داخلی و ایجاد اشتغال به وجود می‌آید و بیشتر سیاست‌های حمایتی دولت منجر به این انحصارها می‌شود. او ادامه می‌دهد: «گاهی اوقات قانون‌گذاری به گونه‌ای است که برای شرکت‌ها و فعالان اقتصادی دیگر صرفه اقتصادی ندارد وارد بازار آن محصول شوند چون یک یا نهایتا دو شرکت هستند که می‌توانند آن محصول را با قیمت مناسب تولید کنند.»

او از انحصار طبیعی به عنوان یکی دیگر از انواع انحصار نام می‌برد و می‌گوید: «این نوع انحصار گاهی به دلیل نیاز به سرمایه‌گذاری اولیه بسیار عظیم به وجود می‌آید. مثلا دولت یا یک شرکت انحصار یک بازار را در دست دارند و برای بقیه فعالان اقتصادی ورود به این رقابت صرفه ندارد.»

 

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا